سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، آزرمگین و پوشیده رادوست دارد . پس هرکس از شما غسل کرد، خود را بپوشاند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :30
بازدید دیروز :9
کل بازدید :11817
تعداد کل یاداشته ها : 44
04/2/1
5:49 ص

پدر شهید گفت من رضا رو با پول کارگری بزرگ کردم.دایی شهید رضا قشقایی گفت که او همزمان با درس و کار، مسئول فرهنگی پایگاه بسیج مسجدشان بوده است. مدتی به کابینت سازی اشتغال داشته  و بعد از ورشکستگی، کارمند سازمان انرژی اتمی شده، و پس از آشنایی با شهید مصطفی احمدی روشن، فصل جدیدی از زندگی اش رقم خورده است.

«رابطه ی بین شان، رابطه ی رئیس و مرئوس نبود، خیلی با هم قاطی بودند و با هم راحت بودند، این هم نشان از خصلت های آقا مصطفی (شهید احمدی روشن) داشت که خیلی بی تکبر و بی تکلف بود.

…مصطفی وقتی رضا را به پدرش معرفی ش می کند، می گوید «من که برادر نداشتم، این داداش رضا از این به بعد داداش منه، همون طور که با من راحت هستید، از این به بعد با آقا رضا هم راحت باشید.»

…زمانی که با آقا مصطفی همکار شدند، به وضوح می شد در رفتار و گفتارش دید که خیلی تأثیر پذیرفته از آقا مصطفی. ذکر خیرش معمولاً می شد با هم که تنها می شدیم. زیاد راجع به خصوصیات اخلاقی آقا مصطفی صحبت می کرد، معلوم بود که خیلی تأثیر پذیرفته است.

…از بس که این دو نفر به هم علاقه داشتند و شبیه هم بودند، خدا می خواست که این دو تا رو با هم ببرد.»


93/2/29::: 9:36 ع
نظر()
شهادت